۱۳۸۷ فروردین ۲۲, پنجشنبه

رسم زمونه

رسم زمونه
از:تک ستاره
عجب رسمیۀ رسم زمونه
قصۀ برگ وبرباد خزونه
میرن آدما از اونا فقط
خطره هاشون به جا می مونه
کجاست اون کوچه چی شد اون خونه
آدماش کجان خدا می دونه
بوته یاس بابا جون هنوز
گوشۀ باغچه توی گلدونه
عطرش پیچیده تا هفتاد خونه
خودش کجاهاست خدا می دونه
تسبیح ومهر بی بی جون هنوز
گوشۀ طاقچه توی ایوونه
پرسید زیر لب یکی با حسرت
که ازما بعدها چی یادگاری به جا می مونه

هیچ نظری موجود نیست: