۱۳۸۷ فروردین ۲۰, سه‌شنبه

رقیب :از شاعر نا شناس

رقیب
از: شاعر ناشناس
ازبهررقیب این همه زیبا مکنیدش
بهترازگل واطلس ودیبا مکنیدش
با شادی وباهلهله وکف زدن امشب
هم خانۀ آن دیو ددآسا مکنیدش
باحیله چنین تشنۀ وصلش منمائید
ازبهررقیب اینهمه شیدا مکنیدش
آما ل مرا یکسره پامال مسازید
مشاطه میارید ومهیا مکنیدش
زیباست دگر حاجت مشاطه ندارد
آزرده ازاین زحمت بیجا مکنیدش
برحجلۀ نازش مبریدامشب وعریان
همبستر آن بی سروبی پا مکنیدش
بلبل به خوش آوازی اونیست خدایا
هم صحبت آن جغد بدآوازمکنیدش
حیرت مکنیدازمن وازرفتنم آخر
شرمنده مسازیدش رسوا مکنیدش

هیچ نظری موجود نیست: