۱۳۸۷ شهریور ۲۷, چهارشنبه

بانگ خرابات از:شهری

ثروت ومال چراغ ره منزل نشود
سیم وزرسنگ ره مردم عاقل نشود
بیگمان کس نتواند که بردراه بدوست
گرکه باسعی وعمل طی مراحل نشود
طاعتش رانتوان گفت که گردیده قبول
گرازاخلاص ،کسی بنده مقبل نشود
شمع اغیارببزم تونمی بخشد نور
آتش اینجا سبب گرمی محفل نشود
همتی کن که دلی رازغم آزادکنی
ورنه ازدورجهان کام توحاصل نشود
گره ازکارفروبسته مردم بگشای
تامگرکارتو پیچیده ومشکل نشود
این شنیدم بخرابات که شهری میگفت
مردحق درپی اندیشه باطل نشود

هیچ نظری موجود نیست: