۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۷, سه‌شنبه

شعر

مزۀ شوهر
شعراز:ناشناس
دختری کرد سؤال ازمادر
که چه طعم ومزه دارد شوهر
این سخن تاکه شنیدازدختر
لحظه ای کردتأمل مادر
گفت باخودکه به این لعبت مست
گربگویم مزه اش شیرین است
یاغم شوی روانش کاهد
یابلا فاصله شوهرخواهد
وربگویم مزه آن تلخ است
تاابد می کشدازشوهردست
زین جهت گفت بدو:ای زیبا
ترُش باشد مزۀ شوهرها
دخترک درتب ودرتاب افتاد
گفت:مادردهنم آب افتاد

هیچ نظری موجود نیست: