۱۳۸۷ مهر ۲۴, چهارشنبه

گفتگواز:سایه

نشود فاش کسی آنچه میان من وتست
تااشارات نظرنامه رسان من وتست
گوش کن بالب خاموش سخن میگویم
پاسخم گوبه نگاهی که زبان من وتست
روزگاری شدوکس مردره عشق ندید
حالیاچشم جهانی نگران من وتست
اینهمه قصۀ فردوس وتمنای بهشت
گفتگوئی وخیالی زجهان من وتست
گوبهارودل وجان باش وخزان باش ارنه
ای بساباغ وبهاران که خزان من وتست
نقش ماگوننگارندبدیباچه عقل
هرکجانامه عقل است نشان من وتست
سایه زآتشکده ماست نشان مه ومهر
وه ازاین آتش روشن که بجان من وتست.

هیچ نظری موجود نیست: