۱۳۸۷ مهر ۱۴, یکشنبه

شعراز:گمنام

نازنینی گرفت فال مرا
گفت بامن زبان حال مرا
یازسیمای خسته ام دانست
رنج تنهائی وملال مرا
یاکه درچشم بیفروغم خواند
اوپریشانی خیال مرا
کردشیرین زبانی بسیار
گفت درپرده ایده آل مرا
حیف باآنهمه کرشمه نداد
پاسخ آخرین سؤال مرا.

هیچ نظری موجود نیست: